سلام
بخونید
عشق
کنید
چند آیه زیبا :
گفتم: خدا آخه این همه سختی؟ چرا؟
گفت: «انَّ مع العسر یسرا»
"قطعا به دنبال هر سختی، آسانی است.(انشراح/6)
*
گفتم: واقعا؟! ادامه مطلب...
کلمات کلیدی:
1. در شبانه روز چند نوبت قرآن تلاوت کنید، مثلا پانزده دقیقه بعد از نماز صبح، پانزده دقیقه بعد از نماز ظهر، پانزده دقیقه شبها بعد از صرف افطاری. 2. ادعیه مأثوره را تقسیم کرده و در چند نوبت در شبانه روز بخوانید. روزها به همان مقدار دعایی که بین نماز یا بعد از نمازهای یومیه خوانده میشود، اکتفا کنید، اما شبها کمی وقت بیشتری را صرف خواندن دعا کنید. اگر بعضی از دعاها طولانی است لازم نیست هر شب همه آن دعا را بخوانید. 3. برای استفاده بهتر از زمان در هنگام ایاب و ذهاب، ذکر بگویید (البته ذکرهای بدون صدا و آرام تا شائبه ریا به وجود نیاید). باید سعی کنید از مرحله ذکر زبانی به مرتبه ذکر قلبی و یاد واقعی خداوند برسید؛ به طوری که او را حاضر و ناظر بر خود بدانید. 4. سعی کنید دائم الوضو باشید و حتی قبل از خواب نیز وضو بگیرید و بعد به بستر خواب بروید؛ زیرا در ماه مبارک رمضان خواب نیز عبادت است و نفس کشیدن نیز تسبیح به حساب میآید. 5. از شب زنده داری و احیاء - به ویژه در شب هایی که فردای آن تعطیل هستند - غفلت نکنید. شاید یکی از مهمترین اعمال در ماه مبارک، شب زندهداری، تهجد، استغفار و نماز شب در نیمه شبها است. 6. حتما در یکی از مجالس بیان احکام و معارف دینی و یا موعظه در مساجد یا حسینیهها شرکت کنید. بسیاری از علما و مجتهدان نیز مقید هستند که به موعظه و ذکر مصیبتهای گویندگان، گوش فرا دهند تا دل و جان آدمی به واسطه شنیدن معارف دینی متذکر و نورانی گردد. به طور کلی، شرکت در مجالس مذهبی، خود را در معرض نفحات و نسیمهای رحمت الهی قرار دادن است که نقش مهمی در حفظ دین و معنویت انسان دارد. 7. از انجام دادن ورزشهای سنگین در طول ماه رمضان اجتناب کرده و در این ماه سعی کنید ورزشهای سبک و آرام (مانند پیاده روی یا نرمش) انجام دهید. 8. از مواد مغذی به ویژه غذاهای قندی و پروتئین دار در رژیم غذایی خود، بیشتر استفاده کنید؛ مانند خرما، لبنیات. 9. از پرخوری هنگام افطار و سحری پرهیز کنید؛ زیرا علاوه براینکه چرخه خواب شما را به هم خواهد زد، از سایر برنامههای عبادی و درسی نیز بهره وافی را نخواهید برد. 10. از هدر دادن انرژی بیجا و بی مورد اجتناب کنید؛ به ویژه در روزها، مثلا از حرف زدنهای بی مورد و تماشای برنامههای تلویزیونی غیرضروری اجتناب کنید. به عبارت دیگر، با سکوت بیشتر و فیلتر گذاری روی گوشها و کنترل سایر حواس، از هدر دادن انرژی جلوگیری کنید. به تمرکز خود بیفزایید و فرصتهای جدیدی برای انجام دادن کارهای مهمتر ایجاد کنید.
کلمات کلیدی:
امام علی (ع) میفرماید: به هرکس که چهار چیز اعطا شد، از چهار چیز محروم نمیشود: هرکس دعا کند از اجابتش محروم نمیگردد، هرکس توبه نمود، از قبولی آن محروم نشود، هرکس استغفار کرد، ازبخشش آن محروم نمیگردد و هرکس شکر نماید از افزون شدن محروم نخواهد شد
کلمات کلیدی:
من با همه التهاب درونی ام و برنامه های تنطیم شده زندگی ،با وابستگی به خانواده ام و سرگردانی همسر منتخب یک هفته ای ام که سراسر وجودم در اوست همه و همه را در یک جمله وان هم اطاعت از امام معاوضه می کنم امروز پس از یک هفته از اغاز زندگی مشترک پوتین ها را می پوشم و لباس رزم می پوشم و لباس رزم بر تن می کنم و سلاح بر می دارم و به میدان نبرد می روم . شهد سید بخش الله سید میرزائی
کلمات کلیدی:
دائماً متفکر بود
اکثر اوقات ساکت بود
خلقش نرم بود
کسی را تحقیر نمیکرد
دنیا و ناملایمات هرگز او را به خشم نمیآورد
حقی پایمال میشد از شدت خشم کسی او را نمیشناخت تا اینکه حق را یاری کند
هنگام اشاره به تمام دست اشاره میفرمود
وقتی خوشحال میشد چشمها را به هم مینهاد
بیشتر خندههای آن حضرت تبسم بود
میفرمود حاجت کسانی که به من دسترسی ندارند را ابلاغ کنید
هر کس را به مقدار فضیلتی که در دین داشت احترام میکرد
با مردم انس میگرفت و آنان را از خود دور نمیکرد
در همه امور اعتدال داشته و افراط و تفریط نمیکرد
زبان خویش را از بیان سخنان غیرضروری کنترل میکرد
در انجام وظیفه به هیچ وجه کوتاهی نمیکرد
بافضیلتترین فرد نزد پیامبر خیرخواهترین آنان برای مردم بود
پیامبر در هیچ محفل و انجمنی نمینشست و برنمیخاست جز آنکه به یاد خدا باشد
در مجالس جایگاه خاص برای خود برنمیگزید
هنگامی که بر جمعی وارد میشد در جای خالی مینشست و به یاران خویش دستور میداد این گونه عمل کنند.
هر کس برای رفع نیاز رجوع میکرد نیازش را برآورده میکرد یا با کلام دلنشین آن حضرت قانع میشد.
رفتار پیامبر آنقدر نرم بود که مردم او را همچون پدری دلسوز و مهربان میدانستند و حق همه مردم نزد آن بزرگوار یکسان بود
مجلسش مجلس بردباری، حیا، صدق و امانت بود
عیبجو نبود و از کسی هم تعریف زیاد نمیکرد
پیامبر نفس خود را از سه چیز پرهیز میداد جدال، پرحرفی و سخنان غیرضروری
هرگز کسی را سرزنش نمیکرد
در پی لغزشهای مردم نبود
سخن نمیگفت مگر در جایی که امید ثواب در آن وجود داشت
سخن کسی را قطع نمیکرد مگر این که از حد متعارف تجاوز میکرد
به آرامی و متانت گام برمیداشت
کلامش مختصر، جامع، آرام و شمرده بود و آهنگ صدایش از همه مردم زیباتر بود
رسول خدا (ص) شجاعترین، بهترین و سخاوتمندترین مردم بود
پیامبر در تمام حالات و در برابر همه مشکلات شکیبا بود
پیامبر بر روی زمین مینشست و غذا میخورد
با دست خویش کفش خود را وصله میزد و جامه خود را با دست خود میدوخت
آنقدر از ترس خدا میگریست که جای نماز آن حضرت نمناک میشد
هر روز هفتاد بار استغفار میکرد
لحظهای از عمر بابرکت خویش را بیهوده نمیگذرانید
دیرتر از همه مردم به خشم میآمد و زودتر از همه راضی میگشت
با ثروتمندان و تهیدستان یکسان دست میداد و مصافحه میکرد وقتی به کسی دست میداد بیش از او دست خویش را باز نمیکشید
با مردم شوخی میکرد تا مردم را خوشحال سازد
امام صادق(ع)فرمودند:
انی لاکره للرجل ان یموت و قد بقی خلة من خلال رسول الله صلی الله علیه و اله لم یات بها.
من خوش ندارم کسی بمیرد در حالی که هنوز برخی از آداب پیامبر (ص) را به جا نیاورده است.
کلمات کلیدی:
برای اولین بار در نماز جمعه تهران بر اثرسانحه بمب گذاری از ناحیه شکم آسیب دید،به طوری که تا مدت ها از اعزام به جبهه منع می شد. با وجود سن کم، باز هم برای حضور مجدد در جبهه و همنفس شدن با یاران عاشورایی کربلای ایران، به امام زمان(عج)متوسل شد و ایشان را واسطه خود و خداوند قرار داد تا در ازای شفای بیماری، باقی عمر را در جبهه سپری کند
طلبه شهید قدرت الله باجلان در سال 1347 در خانوادهای مذهبی و متدین در شهر تهران متولد شد و تحت تعلیمات و توجهات والدین خود از همان کودکی با فرائض و واجبات دین مبین اسلام آشنا شد و از شش سالگی به ادای نماز و روزهداری پرداخت و نیز به عنوان مکبر مسجد محل، عهده دار قیام و قعود مؤمنین شد.
وی تحصیلات ابتدایی و راهنمایی را تا پایان سال دوم با موفقیت سپری کرد و به واسطه عشق و علاقه فراوان به فراگیری علوم حوزوی همراه برادر بزرگتر خود در حوزه علمیه احمدیه ثبت نام کرد. در دوران مبارزات انقلابی به جهت سن کم، فعالیّت چشمگیری نداشت، با این حال همراه خانواده در راهپیمائی ها و تظاهرات علیه رژیم ستمشاهی همگام بود و پس از پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی با عضویت در بسیج به پاسداری از دستاوردهای انقلاب اهتمام ورزید. شهید باجلان در عین شوخ طبعی، صبور و آرام بود و البته در احترام گذاشتن به والدین زبانزد خاص و عام بود همچنین به واسطه برخورداری از صوت خوش آهنگ در ذاکری اهل بیت عصمت وطهارت(ع)مهارت به سزایی داشت. وی علاوه بر تحصیل در علوم حوزوی در امور فنی از قبیل سیم کشی ساختمان استعداد و مهارت داشت. جنگ تحمیلی یزیدیان بعثی علیه رهروان راه حسین زمان که شروع شد، برای حضوردر جبهههای حق علیه باطل بی تابی می کرد و این گونه بود که حتی شناسنامه خود را نیز تغییر داد. بیش از چهارده سال نداشت که راهی جبهههای نور علیه ظلمت شد و بیش از چهار مرتبه به عنوان رزمنده با سپاهیان اسلام همراه شد. او برای اولین بار در نماز جمعه تهران بر اثرسانحه بمب گذاری از ناحیه شکم آسیب دید،به طوری که مدتها از اعزام به جبهه منع شد. برای حضور مجدد در جبهه،به امام زمان(عج)متوسل شد و از آن حضرت خواست که به ازای شفای بیماری، باقی عمر را در جبهه سپری کند. این گونه بود که این شیدای ولی عصر (عج) و دلباخته نائب بر حقش خمینی کبیر(ره) ، در آخرین اعزام به جبهه اثری از ناراحتی جسمی در خود ندید و سرانجام در 23 اسفند ماه سال 1364 در عملیات والفجر 8 در منطقه سلیمانیه عراق، بر اثر اصابت ترکش خمپاره به ندای هل من ناصر ینصرنی ولی فقیهش لبیک گفت وپیکر مطهرش در گلزار بهشت زهرا(س) آرام گرفت. در بخشی از وصیتنامه این طلبه شهید والامقام آمده است: «این حقیر عاشقی دلسوخته از عاشقان امام حسین(ع) و یکی از یاران ابوذر زمان، امام امت،که مانند ثارالله میخروشد هستم و از خداوند متعال عاجزانه خواستارم که انشاءالله باطنا هم باشم و از امت حزب الله این انتظار را داریم که مطیع اوامر ولایت فقیه و از انصار راستین امام امت باشند و از هیچ مصیبتی ترس نداشته باشند، زیرا زحمت کشیدن لذت دارد، ولی ترس ندارد.»
کلمات کلیدی:
|
پاییز سال 1360 به صورت نیروی کمکی برای پاکسازی منطقه به تکاب اعزام شدیم. شب را در سپاه استراحت کردیم و صبح زود به طرف روستای کوپه قران حرکت کردیم روستا در تصرف ضد انقلاب بود و از طریق ستون پنجم از حضور ما در منطقه اطلاع پیدا کرده بودند و در اطراف روستا نیروهای خود را مستقر نموده بودندو با نزدیک شدن به روستا تقریباً به محاصره ضد انقلاب درآمدیم و شدیداً نیروها را زیر آتش قرار دادند در این میان سیدمصطفی به دفاع برخاست در این حال ضد انقلاب که متوجه او شد تمام آتش خود را متوجه او کردند و هرچه بچهها گفتند سید برگرد، و در جای بهتر پناه بگیر گوش نداد و گفت شما از آن طرف پیشروی کنید من آنها را سرگرم کردهام و در کمال شجاعت و ایثار و از خودگذشتگی و با توکل به خدا محاصره ضدانقلاب را در هم شکست و با موفقیت مأموریت صورت گرفت.
منبع:کتاب شجره طیبه (شهدای استان کردستان)- صفحه: 45 |
کلمات کلیدی: