سفارش تبلیغ
صبا ویژن
نزد ابلیس مرگ هیچ یک از مؤمنان، از مرگ فقیه محبوب تر نیست . [امام صادق علیه السلام]
محبت
                  قصه درد

 

قصه ای تازه بشنو ای همکیش

از ورق پاره های دفتر درد

قصه رقص کولی حسرت

در دل کوچه های ساکت و سردادامه مطلب...

کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط سلیمان رحیمی 87/10/30:: 10:2 عصر     |     () نظر

در جادهای حرکت میکردیم که ناگهان اتومبیلمان خاموش شد و فهمیدیم که بنزین هم نداریم. هیچکس نبود که به ما کمک کند و من با ناامیدی گفتم: «اگر تا صبح هم اینجا بایستیم، هیچ کس نمیآید.» اما محمد گفت: ادامه مطلب...

کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط سلیمان رحیمی 87/10/24:: 9:38 عصر     |     () نظر
«حدیث اخلاقى»
قال على(علیه السلام) جمع الخیر کلّه فی ثلاث خصال: النظر والسکوت والکلام فکل نظر لیس فیه الاعتبار فهو سهو وکل کلام لیس فیه ذکر فهو لغوٌ وکل سکوت لیس فیه فکرة فهو غفلة فطوبى لمن کان نظره عِبَراً وصمته تفکّراً وکلامه ذکراً
....(1)
ترجمه حدیث:
حضرت على(علیه السلام) مى فرماید: تمام خوبیها در این سه صفت جمع است: نگاه، سکوت و سخن، هر نگاهى که عبرت در آن نباشد نگاه غافلانه است و هر کلامى که ذکر خدا در آن نباشد بیهوده است و هر سکوتى که آمیخته با تفکّر نباشد، غفلت است خوشا بحال کسانى که نگاهش عبرت و سکوتش تفکّر و سخنش ذکر مى باشد.
شرح حدیث:

على(علیه السلام) تمام خیرات را در این سه چیز خلاصه کرده است و مى فرماید نگاه نباید غافلانه باشد بلکه باید عبرت آمیز باشد، چون در همه چیز عبرت است; داستان هارون الرشید و امام کاظم(علیه السلام)معروف است که نامه اى خدمت امام کاظم(علیه السلام) نوشت و عرض کرد: «عظنى وأوجز» مرا موعظه کن و مختصر باشد، حضرت در پاسخ نوشتند; فکلّ ما تراه ففیه موعظة; زمین و آسمان و زندگان و مردگان و پیران و... همه موعظه هستند ولى براى کسى که موعظه پذیر باشد.
این آسمان نشانه عظمت خداست و یا علفهاى هرزه که در کوهها مى روید و انواع داروهاى گیاهى مهم از آنها ساخته مى شود که بسیارى از آنها شناخته نشده است، از این آب و خاک ترکیبهاى مختلف آن ساخته مى شود که اینها را باید در کارخانه هاى داروسازى بسازند ولى بدون نیاز به کارخانه هر گیاه دارویى را از این خاک برمى دارد اگر تا آخر عمر هم در این مسأله فکر شود کم است. این کارخانه در گیاه در کجاست؟ مسأله اى به این سادگى وقتى نگاه عبرت آمیز باشد یک دنیا درس توحید و خداشناسى در آن است.
سکوت هم باید توأم با فکر باشد، در مورد آینده، گذشته و باقیمانده عمر، حیات انسان به رگهاى بسیار کوچکى بند است که اگر یک ذرّه خون در رگهاى قلب لخته شود ایست قلبى است و اگر در رگهاى مغز باشد سکته قلبى است که یا بدن فلج مى شود و اگر در بخشى از مغز باشد که فرمانده قلب است، قلب هم از کار مى افتد، حال آیا چنین زندگى قابل اعتماد نیست؟! اگر چنین بیندیشد امروز اگر بدهکار است و حق الناس به گردن دارد حسابش را تصفیه مى کند و حلیّت مى طلبد و این فکر باعث بیدارى است.
و اگر سخن مى گوید سخنش ذکر است و در تمام مراحل زندگى تکیه گاهش خداست. سابق بر این کاسبها که دست به قفل مغازه مى بردند با نام خدا شروع مى کردند و با نام خدا مغازه را مى بستند.
اگر همین چند جمله حضرت مورد توجّه واقع شود بسیارى از مشکلات حل مى شود.
انسان تصوّرات غافلانه اى دارد، یک تصوّر غافلانه انسان این است که تا ابد مى ماند و تصوّر غافلانه دیگر این است همیشه جوان است و تصوّر غافلانه دیگر این است که همیشه سالم است و تصوّر غافلانه دیگر این است که همیشه امنیّت برقرار است ولى اگر فکر زوال نعمتها را بکند باعث بیدارى است. 1- وسایل ج 8 ح 6 باب 120 ابواب آداب العشره

کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط سلیمان رحیمی 87/9/17:: 4:56 عصر     |     () نظر

حضرت آیت الله مکارم شیرازی روزهای چهارشنبه قبل از درس خارج نکات اخلاقی بیان می کنندمتن زیر در تاریخ 22/8/87در مسجد اعظم قم بیان کردند . تقدیم به همه عاشقان امام زمان (علیه السلام )

«حدیث اخلاقى»
قال على(علیه السلام) جمع الخیر کلّه فی ثلاث خصال: النظر والسکوت والکلام فکل نظر لیس فیه الاعتبار فهو سهو وکل کلام لیس فیه ذکر فهو لغوٌ وکل سکوت لیس فیه فکرة فهو غفلة فطوبى لمن کان نظره عِبَراً وصمته تفکّراً وکلامه ذکراً
....(1)
ترجمه حدیث:
حضرت على(علیه السلام) مى فرماید: تمام خوبیها در این سه صفت جمع است:ادامه مطلب...

کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط سلیمان رحیمی 87/9/17:: 4:46 عصر     |     () نظر

 

سردار بی‌سر

خاکهای نمناکی در زاویه چپ حیاط مسجد ریخته شده بود، به دنبال ردخاکها به کتابخانه رسیدم. گودالی در وسط کتابخانه بود، آرام جلو رفتم؛ ادامه مطلب...

کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط سلیمان رحیمی 87/9/4:: 9:40 عصر     |     () نظر
هشتمین مزار

قرار بود از مدرسه‌ی ما کاروانی به مناطق جنگی اعزام شود سهمیه هر کلاس، چهار نفر بود من هم دوست داشتم به این سفر بروم اماادامه مطلب...

کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط سلیمان رحیمی 87/8/4:: 6:23 صبح     |     () نظر

 

ماه شعبان بود و ابراهیم بی‌قرار شهادت، 28 روز از بیداری به خواب رفته‌های فصل زمستان گذشته بود و ابراهیم منتظر بهاری با شقایق‌های سرخ بود. با امید اینکه به زودی به منطقه عملیاتی می‌رود سر بر بالین نهاد و چشم بر رؤیای صادقه‌ای گشود در عالم خواب دوست شهیدش مهندس صفر روحی به او گفت:« ابراهیم تا ماه رمضان پیش ما بیا». ابراهیم چه باید می‌کرد و چه می‌گفت بی‌اختیار گفت:«صفر جان هر سه فرزندم بیمار هستند فعلاً نمی‌توانم بیایم» او داشت فرصت را از دست می‌داد. روحی مجدداً تأکید کرد و گفت: میل خودت است ما می‌گوییم بیا که خواهی آمد. ابراهیم از خواب بیدار شد. خدایا! گویا وصال نزدیک است خوابش را برایم تعریف کرد و گفت:«شهدا دعوتم کردند باید بروم» همان روز به همراه دوستانش برای خداحافظی از خواهرش عازم تهران شد و او را نیز برای شنیدن خبر شهادتش آماده کرد. بهار بود و فصل رونق‌بخشیدن به زندگی، هر سه فرزندش مریض بودند از لشکر پیام رسید که هرچه زودتر باید خودش را به قصر برساند دیگر بار سفر بسته بود و چاره ای نبود قبل از رفتن به همراه خانواده بر سر مزار شهید روحی خلوتی کرد و از آنجا راهی جبهه شد. روزها گذشت و ندای مؤذن خبر از حلول ماه مبارک رمضان را داد. بی‌تاب ابراهیم بودم و وضعیت فرزندی که در راه داشتم مرا نگران می‌ساخت. یک شب بیشتر میهمان ضیافت‌الله نبودیم که خبر دادند ابراهیم در ماه خدا میهمان خدا گردیده، با به دنیا آمدن فرزندمان به یاد او نامش را ابراهیم نهادم.

منبع:روزنامه جمهوری اسلامی 11/2/1379 


کلمات کلیدی: دفاع مقدس


نوشته شده توسط سلیمان رحیمی 87/1/24:: 10:3 عصر     |     () نظر
<      1   2   3   4   5   >>   >