مردى به بلال توهین کرد، بعد مارى او را گزید. امیرالمؤمنین علیه السلام به دیدنش آمد، حالش خیلى بد بود. امیرالمؤمنین علیه السلام اشک در چشمش جمع شد، فرمود: تو شیعه منى، انسانى مؤمن و خوب هستى، اما مىدانى چرا این مار تو را گزید؟ فقط به دلیل توهینى که به بلال کردى، خدا نمىپسندد که تو با زبانت به یک عاشق خدا توهین کنى. ولى زود آگاه و بیدارت کرد.
کلمات کلیدی: