سفارش تبلیغ
صبا ویژن
هرکس دانش اندوزد و به آن عمل نکند، خداوند روز قیامت وی را نابینا برانگیزد . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله ـ خطاب به ابن مسعود ـ]
محبت

چرا وقتی "آخوند" از حرم برمی‌گشت چشمهایش را می بست

 

                                                      کمالات معنوی ملا حسینقلی همدانی

 

بعضی از اولیای الهی در این عالم، باطن انسانها و صفات حیوانی آنان را می‌بینند و می‌شناسند، ولی از آن جا که مظهر صفت ستّار العیوب الهی‌اند، سرپوشی می‌کنند و رازهای مردم را فاش نمی‌کنند.

عارف فرزانه‌ی همدانی از این چنین عظمت روحی برخوردار بود. شیخ محمد رازی در این رابطه، از زبان یکی از شاگردان آخوند نقل می‌کند:

«آخوند ملا حسینقلی همدانی که مربی اخلاق و عالم ربانی و سالک حقیقی و دارای کرامات و صاحب مکاشفات و منامات بود، هر وقت به حرم مطهر امیرمؤمنان، علی ـ علیه السلام ـ مشرف می‌شد، با آداب خاص و خضوع و خشوع مخصوص می‌رفت و هنگام خروج، عبا را به سر انداخته و سر به زیرافکنده و با عجله به منزل خود می‌رفت. ما از نحوه‌ی تشرف آن چنانی و از برگشتن این چنینِ وی در تعجب بودیم، تا روزی در صحن مطهر مراقب ایشان بودم. وقتی به آن کیفیت بیرون آمد و به شتاب رفت، سر راه را بر او گرفته و به صاحب قبر مطهر علوی ـ علی مشرفها السلام ـ سوگند دادم که علت آن گونه تشرف و این گونه مراجعت چیست؟ گفت: امّا آن گونه تشرف وظیفه‌ی هر کسی است که عارف به مقام ولیّ الله اعظم، امیرمؤمنان ـ علیه السلام ـ باشد که با کمال خضوع و خشوع مشرف گردد و امّا علت این گونه مراجعت برای این است که اثر تشرف با معرفت به حضور و پیشگاه حضرت علی ـ علیه السلام ـ عوض شدن و رنگ ولایت گرفتن و باز شدن چشم و گوش ملکوتی است و چون حقایق و باطن اشیاء و اشخاص برایم منکشف می‌گردد، نمی‌خواهم چشم من به یکی از دوستانم بیفتد که مبادا آنها را به غیر صورت انسان ببینم و رازهای پنهانی و عیوب نهانی آنان پیش من فاش شود. و در نتیجه نفس من از آنان مکدر شده و نسبت به او در من تنفر ایجاد گردد، دل می‌خواهد سرّ آنها حتی در پیش نفس من پوشیده بماند.(1)

 1-  قصه و نکته های برگزیده، شماره 225عبدالکریم پاک نیا


کلمات کلیدی: کشکول


نوشته شده توسط سلیمان رحیمی 86/8/8:: 2:0 عصر     |     () نظر

یک نصیحت از یک علامه

 

یکی از فضلای معاصر که چند سالی در محضر علامه طباطبایی درس خوانده می‌گوید:

یک وقت عازم زیارت بیت الله الحرام بودم، برای عرض سلام و خداحافظی خدمت علامه رفتم و گفتم نصیحتی بفرمایید که به کارم بیاید و توشه راهم باشد. این آیه مبارکه را قرائت فرمودند:

«فاذکرونی اذکرکم؛ به یاد من باشید تا من به یاد شما باشم.» (بقره/152)

علامه می‌افزاید:

«به یاد خدا باش تا خدا به یادت باشد، اگر خدا به یاد انسان بود، از جهل رهایی می‌یابد و اگر در کاری مانده است خداوند نمی‌گذارد عاجز شود و اگر در مشکل اخلاقی گیر کرد خدایی که دارای اسماء حسنی است و متصف به صفات عالیه، البته به یاد انسان خواهد بود.»

 


کلمات کلیدی: کشکول


نوشته شده توسط سلیمان رحیمی 86/8/5:: 9:34 عصر     |     () نظر

نخل خدا

در عملیات کربلای 5، من و چند نفر از دوستانم مأموریت داشتیم برویم جلو و پشت شهر دو عیجی خودروهای دشمن را بزنیم. همین کار را کردیم. اما پس از زدن چند خودرو مجبور شدیم عقب‌نشینی کنیم. در همین حین عراقی‌ها ما را محاصره کردند. راه فرار نداشتیم. یکی از بچه‌ها داوطلب شد که به صورت درازکش روی سیم بخوابد و بقیه از روی او رد بشوند تا حداقل یک نفر نجات پیدا کند و موقعیت ما را به لشکر اطلاع بدهد. با هم مشورت می‌کردیم که یک آرپی‌جی عراقی خورد پای درخت خرما و درخت افتاد روی سیم و همه ما نجات پیدا کردیم.

ماووت

از خط ماووت عراق برمی‌گشتیم؛بهادامه مطلب...

کلمات کلیدی: کشکول، دفاع مقدس


نوشته شده توسط سلیمان رحیمی 86/8/5:: 10:19 صبح     |     () نظر

آیا می‌دانید عجله، علامت چیست؟!

 

 

 

 

 

 

 

امام حسین علیه السلام می‌فرماید:
عجله کردن، از کم خردی است.
 

بحار الانوار، ج 78، ص 122

 

 

 


کلمات کلیدی: کشکول


نوشته شده توسط سلیمان رحیمی 86/8/2:: 7:13 صبح     |     () نظر

بداخلاقها مواظب فشار قبر باشند!

حتما چیزهایی درباره‌ی فشار قبر شنیده‌اید. و حتما برایتان سوال شده که فشار قبر دیگر چیست؟ و چگونه است؟ و نیز برایتان سوال شده که چه چیزی باعثش می‌شود؟

همین سوالِ آخرتان از همه مهمتر است، چون فشار قبر، هر طوری که باشد، خیلی مهم نیست، اما اینکه چه چیزی موجب دچار شدن بر آن می‌شود، و اینکه چگونه می‌توان از آن گریخت، بسیار مهم است.

داستان زیر را بخوانید تا با یکی ادامه مطلب...

کلمات کلیدی: کشکول


نوشته شده توسط سلیمان رحیمی 86/8/1:: 12:6 صبح     |     () نظر
<      1   2